افرادی که با بی تدبیری در پی این هستند که امورات زندگی را به هر طریقی پیش ببرند، نمی‌توانند فرد موفقی باشند.
 

مقدمه 

انسانها برای تامین نیازهای مادی خود تلاش و کوشش می‌کنند و این تلاش ها یکی از عوامل مهم در ایجاد عزت نفس است که در شخص حاصل می‌شود. اگر عزت نفس وجود نداشته باشد، شخص احساس ناامنی و عدم رضایت می‌کند و لذتی از زندگی خود نخواهد برد.وقتی شخص با تلاش و کوشش خود بتواند عزت نفس را در خود ایجاد کند، یک احساس خوبی از خود و زندگی خود پیدا خواهد کرد و این حس را به دیگران نیز انتقال خواهد داد. 

نکته: تلاش و کوشش مهمترین عامل بی نیازی شخص از دیگران است و همین سبب عزت نفس او خواهد شد.پس کار کردن را رها نکنید چون سبب خوار شدن شما می‌شود. 

روزی امام صادق(علیه‌السلام) در جمع برخی از یاران خود بودند و احوال کسی را پرسیدند و گفتند؛ چرا فلانی به حج نمی‌رود؟ جواب دادند که تجارت خود را رها کرده و دارایی او کم شده است. حضرت با شنیدن این حرف فرمودند؛ تجارت را رها نکنید که خوار می شوید؛ تجارت کنید تا خدا به شما برکت دهد. [1] 
 
آیا کار کردن به تنهایی برای خوشبختی و رضایت کافی است یا نیاز به چیز دیگری هم است؟ 
کار کردن و تامین امکانات مادی، نیمی از راه است که شما باید قدم به قدم برای خوشبختی و رضایت خودتان بردارید. اما تمام ماجرا به همین ختم نخواهد شد چون یک نیمه دیگر برای خوشبختی وجود دارد که چگونگی استفاده کردن از روزی به دست آمده است. که در ادبیات اسلامی و دینی ما از آن به عنوان تدبیر یاد می‌شود. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند؛ سامان زندگی در تدبیر است. [2] 
 

اهمیت تدبیر

تدبیر داشتن به معنای این نیست که شما در سخت ترین شرایط ممکن از امکانات زندگی کنید، بلکه استفاده درست از منابع خودتان است که سبب عزت و آبروی شما خواهد شد. اگر در زندگی خودتان از عنصر تدبیر استفاده نکنید مانند این خواهد بود که شما یک باغ بزرگ از گیاه زعفران داشته باشید که یکی از ارزشمندترین گیاهان جهان است. اگر اوین گیاه را از آفات و خطراتی که در کمین او نشسته حفظ نکنید (خرگوش ها و موش ها به عنوان اصلی ترین آفات زعفران هستند) هیچ ثمره مثبتی برای شما نخواهد داشت بلکه سبب خستگی و ناامیدی شما خواهد شد. در زندگی هم اگر شما تدبیر نداشته باشید و مدیریت صحیحی از امکانات بدست آمده خود نداشته باشید سبب سردی و ناامیدی شما خواهد شد. امام علی (علیه‌السلام) فرمودند: آفت زندگی،بد تدبیر کردن است. [3] 

افرادی که با بی تدبیری در پی این هستند که امورات زندگی را به هر طریقی پیش ببرند، نمی‌توانند فرد موفقی باشند. زندگی این افراد مانند این می‌ماند که شما راننده حرفه ای باشید اما گواهینامه نداشته باشید، این رانندگی شما هیچ ارزشی ندارد چون در چهارچوب قانون نیست. اما افرادی  که تدبیر، درایت، آینده نگری و دوراندیشی را سرلوحه ی کار خود قرار دهند علاوه بر آنکه می تواند روز به روز نتایج موفقیّت خود را مشاهده کنند، بلکه به جایی می رسند که جامعه و افراد  درون  آن، نیاز مبرمی به او پیدا خواهند کرد. و از او به عنوان یک الگو و نماد یاد خواهد شد. 

جمله انگیزشی: برای رسیدن به ساحل به آسمان نگاه کن ولی پارو هم بزن. از زندگی خود لذت ببر، اما کار و تدبیر در آن را فراموش نکنید. 
 

آیا درآمد زیاد بهتر است یا حسن تدبیر؟ 

اندازه موفقیت و رضایت در زندگی، به اندازه مهارت شما در تدبیرگری بر می‌گردد مه به میزان درآمد شما، چون افرادی هستند که درآمد بسیاری دارند اما با بی تدبیری، آنها را خرج کارهای بیهوده می‌کنند و عمر گران مایه خود را به تباهی می‌کشانند. اما گروهی از افراد هستند که درآمد کمی دارند اما مدیریت صحیح و برنامه ریزی شده ای دارند و تدبیر را حاکم بر زندگی خود می‌کنند. امام علی (علیه‌السلام) می‌فرمایند: خوب تدبیر کردن همراه با روزیِ به اندازه، برای تو کارآمد تر از روزی زیاد همراه با اسراف است. [4] 

مثال؛ دوتا راننده را در نظر بگیرید که یکی از آنها سوار بر ماشین گران قیمت است اما با سرعت بالا در جاده ای که مه دارد و جلوی خود را نیز نمی‌بیند در حال حرکت و با بی احتیاطی از جاده منحرف می‌شود. اما در همان جاده یک فرد دیگر هست که با ماشین ارزان قیمت تر و بی کیفیت تر در حال حرکت است، اما اصول رانندگی را رعایت می‌کند و به آرامی و چراغ نور پایین در جاده مه آلود، حرکت می‌کند و به سلامت به مقصد خود می‌رسد. 
 

اهل تبذیر هستید یا تدبیر؟ 

افراد در استفاده از درآمد و مخارج خود، گاهی از جاده تدبیر خارج شده و گرفتار تبذیر می‌شوند. کسانی که اهل تبذیر و اسراف هستند به دلیل فقدان تدبیرگری معمولاً از عنصر رضامندی کمتر برخوردارند ؛ زیرا این حالت از یک سو همراه با زیاده خواهی و سیری ناپذیری است و از سوی دیگر، موجب اتلاف منابع (روزی) می گردد . بریز و بپاش و خرج بی رویه، هر چند شاید ساعاتی  مایه خوشی انسان گردد ، ولی تداوم نخواهد داشت.[5]

پی نوشت :
[1] تهذیب الاحکام، جلد 7، صفحه 3
[2] غررالحکم ، ح 8082، صفحه 653
[3] عیون الحکم و المواعظ، صفحه182
[4] بحارالانوار ،جلد 77، صفحه 218
[5] عباس پسندیده، هنر رضایت از زندگی، (1390) قم: دفتر نشر معارف، چاپ نهم، چاپ عترت، صفحه 60